متن کتاب های موسسه در راه حق (آزمایشی)

در این قسمت که به صورت آزمایشی راه اندازی شده متن کتاب های موسسه جهت مطالعه آنلاین مخاطبان گرامی قرار داده می شود.

شما میتوانید از لیست پایین متن تعدادی از کتاب ها را مطالعه فرمایید.

سپس امام به خيمه اش بازگشت. ياران اطراف خيمه ها را كندند و داخل گودى ها هيزم ريختند، تا در وقت نياز آن را آتش بزنند و دشمن نتواند از آن قسمت حمله كند.

در بين ياران امام، جنب و جوش و نشاط فوق العاده اى به چشم مى خورد. شب مهمّى بود. امام و يارانش، آن شب را به دعا و قرآن و نماز به پايان بردند. در اين لحظات بود كه ملائكه بر ايشان درود مى فرستادند و يكى از حسّاس ترين لحظات تاريخ بشريّت را ثبت مى كردند.

روز عاشورا

امام پس از نماز صبح براى ياران خود سخنرانى كرد و آنها را به صبر و پايدارى در برابر دشمنان سفارش فرمود. آنگاه نيروهاى خود را صف آرايى كرد و پرچم را به دست برادرش عباس داد. عمربن سعد هم ـ كه لشكرش سى هزار نفر بود ـ صف آرايى كرد و پرچم را به دست غلامش داد.

وقتى كه دو لشكر مقابل هم قرار گرفتند، امام حسين(عليه السلام) دستان خود را به طرف آسمان بلند كرد و فرمود: «خدايا، تو در هر اندوهى تكيه گاه منى و در هر سختى اميد من و در هر مشكلى كه پيش آيد مورد اعتماد من،... از غير تو ديده بسته ام... پس تويى صاحب اختيار هر نعمت، و دارنده هر نيكى و پايان هر آرزو و اميدى.»

در اين موقع، دشمن اطراف خيمه هاى امام را محاصره كرد، امام دستور داد خندق هاى اطراف را آتش بزنند. شمر با ديدن اين صحنه فرياد زد: «اى حسين، قبل از رسيدن روز قيامت براى آتش شتاب كرده اى!» امام پرسيد: «كيست؟» گفتند: «شمربن ذى الجوشن است.» امام فرمود: «اى پس زن بُز چران، تو به آتش جهنّم سزاوارتر هستى.»

مُسلِمِ بن عَوْسَجَه ـ يكى از ياران امام ـ خواست شمر را با تير بزند، ولى امام از اين كار جلوگيرى كرد و فرمود: «خوش ندارم كه جنگ را آغاز كنم.» سپس امام براى حاضران در ميدان جنگ سخنانى تكان دهنده ايراد فرمود.

دشمن كه نگران بود صحبت هاى امام سپاهيان را متفرق كند، چند بار تلاش كرد تا سخنان امام را قطع كند.

اشتراک نشریات رایگان

سامانه پاسخگویی