. 2«ابوهاشم داود بن القاسم الجعفرى» از نسل جناب جعفر طيّار(عليه السلام)[64] و از بزرگان دودمان خويش و اهل بغداد بود; او در خدمت ائمه(عليهم السلام) مقام و منزلتى بزرگ داشت، امام جواد و امام هادى و امام عسكرى(عليهم السلام) را درك كرد، و در اوائل غيبت صغرى از ناحيه امام عصر(عجل الله تعالى فرجه الشريف) از وكلاء و كارگزاران نيز بود.
ابوهاشم به ائمه(عليهم السلام) بسيار نزديك بود و از دوستداران صميمى و ياران ويژه آنان محسوب مى شد و روايات بسيارى از آن بزرگواران نقل كرده و كتابى نيز تأليف نمود كه گروهى از بزرگان شيعه از كتاب او روايت كرده اند.[65]
ابوهاشم مردى آزاده و شجاع و بى باك بود; هنگامى كه سر «يحيى بن عمر زيدى»[66] را نزد «محمد بن عبدالله بن طاهر» والى بغداد آوردند، برخى اين پيروزى را به او تبريك و تهنيت مى گفتند; ابوهاشم نزد والى رفت و بى محابا خطاب به او گفت: «امير! آمده ام به تو در مورد چيزى تبريك بگويم كه اگر رسول خدا(صلى الله عليه وآله وسلم)حيات مى داشت براى آن سوگوارى مى كرد!»
والى در پاسخ ابوهاشم هيچ نگفت.[67]
3. «عبدالله بن جعفر حميرى» از بزرگان قم و جزو اصحاب پاك امام عسكرى است. كتابهاى بسيار نوشت كه از آن جمله كتاب «قرب الاسناد» همواره مورد توجه بزرگان علما و فقهاى شيعه بوده است. عبدالله بن جعفر در سال 290 و اندى به كوفه رفت و مردم كوفه از او حديث فرا مى گرفتند.[68]
.4 «ابوعمرو عثمان بن سعيد عَمْرى» نائب اوّل امام قائم (عجل الله تعالى فرجه الشريف) در غيبت صغرى است; مردى بزرگوار و موثق و از بزرگان اصحاب و وكلاء امام هادى و امام عسكرى و امام قائم(عليهم السلام)مى باشد. از سن يازده سالگى در خدمت حضرت امام هادى(عليه السلام) نشو و نما يافته و رابط و واسطه ميان مردم و امام هادى و امام عسكرى و امام عصر(عليهم السلام) بود، و گاه به دست او كراماتى بروز كرد.