- آيين زندگى و درسهاى اخلاق اسلامى
- 1
- 2
- 3
- 4
- 5
- 6
- 7
- 8
- 9
- 10
- 11
- 12
- 13
- 14
- 15
- 16
- 17
- 18
- 19
- 20
- 21
- 22
- 23
- 24
- 25
- 26
- 27
- 28
- 29
- 30
- 31
- 32
- 33
- 34
- 35
- 36
- 37
- 38
- 39
- 40
- 41
- 42
- 43
- 44
- 45
- 46
- 47
- 48
- 49
- 50
- 51
- 52
- 53
- 54
- 55
- 56
- 57
- 58
- 59
- 60
- 61
- 62
- 63
- 64
- 65
- 66
- 67
- 68
- 69
- 70
- 71
- 72
- 73
- 74
- 75
- 76
- 77
- 78
- 79
- 80
- 81
- 82
- 83
- 84
- 85
- 86
- 87
- 88
- 89
- 90
- 91
- 92
- 93
- 94
- همه صفحات
] ديدگاه اسلام [
صلح و سازش : اسلام نه تنها از هر گونه (ستمكارى) تعدّى و اذيت و آزار و ضرر اشخاص نسبت به يكديگر (چنانكه در بسيارى از مطالب گذشته اين كتاب ديده شده) به شدت منع و نهى مى كند; بلكه مى گويد: افراد جامعه برادران يكديگرند و بايد به اصلاح و صلح و سازش بين خود بپردازند و در تمام خوبيهاى زندگى، مادى و معنوى كمك يكديگر باشند. و گاه مى گويد: همه نسبت به هم به منزله اعضاى يك خانواده هستند; پيرمردان و زنان به منزله پدر و مادر، جوانان به منزله برادر و خواهر، و اطفال به منزله اولاد همه مى باشند. بلكه نسبت به يكديگر در نيكى و مهربانى و عطوفت و كمك مانند اعضاء يك تن واحد باشند; كه اگر عضوى از آن به درد آيد ساير اعضاء همگى براى خاطر آن يك عضو آرامش نداشته باشند.
اسلام مى گويد : مردم با ايمان بايد دوستدار و ياور يكديگر و دليل و رهنماى يكديگر باشند، اهتمام به امور يكديگر بنمايند و نافع و ناصح و خدمتگزار يكديگر بوده، كوشا در انجام حوائج يكديگر باشند، و يكديگر را به كارهاى خير و معروف وادار و از هرگونه كار زشت و منكر و فساد جلوگيرى نمايند; هر فرد براى ديگران بايد دوست بدارد هر آنچه را براى خود دوست دارد و كراهت بدارد هر آنچه را كه براى خود كراهت مى دارد.
اسلام مى گويد : در مقابل دشمن ستمگر، بايد مردم در صف محكم، متحد و همدست به منزله يك دست واحد بوده باشند و گذشته از حفظ وحدت و اتحاد بين خود كه بزرگترين عامل پيشرفت و موفقيت است، بايد هميشه مسلمانان مجهز به تجهيزات علمى و نيروهاى هر عصر، به حدى باشند كه تمام دشمنان خود را مرعوب داشته باشند.
اسلام مى گويد : طبقات و افراد جامعه در حقوق و در قبال قانون همه مانند دندانه هاى يك شانه برابر و يكسانند، امتيازات جاهليت مانند امتياز نژادى از ميان مردم ملغى است; آرى اميتاز (آنهم امتياز شرافتى نه حقوقى) به زيادى تقوى و دانش است.