- آيين زندگى و درسهاى اخلاق اسلامى
- 1
- 2
- 3
- 4
- 5
- 6
- 7
- 8
- 9
- 10
- 11
- 12
- 13
- 14
- 15
- 16
- 17
- 18
- 19
- 20
- 21
- 22
- 23
- 24
- 25
- 26
- 27
- 28
- 29
- 30
- 31
- 32
- 33
- 34
- 35
- 36
- 37
- 38
- 39
- 40
- 41
- 42
- 43
- 44
- 45
- 46
- 47
- 48
- 49
- 50
- 51
- 52
- 53
- 54
- 55
- 56
- 57
- 58
- 59
- 60
- 61
- 62
- 63
- 64
- 65
- 66
- 67
- 68
- 69
- 70
- 71
- 72
- 73
- 74
- 75
- 76
- 77
- 78
- 79
- 80
- 81
- 82
- 83
- 84
- 85
- 86
- 87
- 88
- 89
- 90
- 91
- 92
- 93
- 94
- همه صفحات
از امام باقر يا امام صادق(عليهما السلام): «حياء و ايمان (ملازم يكديگر و مانند آنند كه) به يك ريسمان بسته شده اند; پس هرگاه يكى از آن دو رفت، ديگرى هم مى رود.» [296]
از امام صادق(عليه السلام): «رأس مكارم (اخلاق) حياء است.» [297]
از رسول اكرم(صلى الله عليه وآله وسلم): «خداوند رحمت كند بنده اى را كه از پروردگارش حياء كند; حق حياء را، (كه در اين صورت) حفظ مى كند، آنچه را سر شامل آنست (چشم و گوش و زبان، يا افكار خود را) و شكم و آنچه را شكم در خود مى گيرد (از خوردنى و نوشيدنى) و ياد مى كند قبر و پوسيدگى (جسد) را و متوجه است كه براى او (در آخرت) معاد و بازگشتى هست.» [298]
از امام كاظم(عليه السلام): «به تحقيق خداوند بهشت را حرام كرده است بر هر بدزبان زشتگوىِ كم شرمى كه از آنچه گويد و آنچه درباره او گفته شود باك ندارد.» [299]
از اميرمؤمنان(عليه السلام): «بى شرمى عنوان تمام بدى است.» [300]
از رسول اكرم(صلى الله عليه وآله وسلم): «حياء دو قسم است: حياء عقل و حياء حماقت; حياء عقل، علم است و حياء حماقت، جهل است. (مثلاً حيايى كه شخص از كردار زشت و گفتار بد داشته باشد; آن حياء عقل و علم است، و اما حيايى كه براى انجام كار خوب و يا براى سؤال از مطالب علمى و تعلّم احكام دين داشته باشد، حياء حماقت و جهل است).» [301]
از امام زين العابدين(عليه السلام): «شخص با ايمان چيزى از امور نيك را از روى رياء انجام نمى دهد و نيز چيزى (از امور نيك) را از حياء ترك نمى كند.» [302]
از امام صادق(عليه السلام): «ترك علم مكن به جهت حياء از مردم.» [303]