رحلت غریبانه کریمه اهل البیت حضرت فاطمه المعصومه تسلیت باد

 

در سال 201 ق، یک سال پس از سفر تبعید گونه حضرت رضا علیه السلام به شهر مرو، حضرت فاطمه معصومه علیهاالسلام که فراق برادر را بر نمی تافت همراه عده ای از برادران خود برای دیدار امام و تجدید عهد با ایشان بدین دیار روی آورد. کاروان حضرت در بین راه گرفتار عده ای از دشمنان اهل بیت و ماموران حکومتی می شود و در جنگی نابرابر عده ای از همراهان حضرت به شهادت می رسند. حضرت معصومه علیهاالسلام در حالی که از اندوه بسیار، ناتوان شده بود از همراهان خویش می خواهد که ایشان را به قم ببرند. بزرگان قم در استقبالی کم نظیر حضور آن حضرت را گرامی داشتند. آن بزرگوار هفده روز در شهر قم به سر برد و در این مدت مشغول عبادت و راز و نیاز با پروردگار متعال بود و واپسین روزهای عمر پربرکت خویش را با خضوع و خشوع در برابر ذات پاک الهی به پایان رساند.(1)

خاک پاک دارالایمان قم، مدفن بیش از چهار صد تن از امام زادگان شایسته تعظیم و تجلیل است.(2) در میان این چهار صد اختر تابناکی که در آسمان معنویت قم نور افشانی می کنند تربت پاک شفیعه روز حشر و کریمه اهل بیت چون ماه تابانی همه آنها را تحت الشعاع انوار درخشان خود قرار داده و دیار مقدس قم را شکوهی بی پایان و عظمتی کم نظیر بخشیده است؛ به گونه ای که همه روزه هزاران عاشق دل سوخته، از هر شهر و دیار و کوی و برزن، بر آن ضریح نقره فام چونان نشانی از کوی دوست بوسه می زنند و شمیم بهشتیِ قبر پنهان زهرای مرضیه علیهاالسلام را از آن استشمام می کنند.

حضرت معصومه علیهاالسلام از عالی ترین نمونه های بندگی خدا در خاندان ولایت و امامت است. عبادت و شب زنده داری آن حضرت در اقامت هفده روزه شان در قم، گوشه ای از یک عمر خضوع و خشوعِ آن زاده عبد صالح خدا در برابر ذات پاک الهی است. حجره ای که آن حضرت در مدت اقامت خود در قم در آن جا مشغول عبادت بود، هم اکنون به«بیت النور» معروف و تا دامنه قیامت هدایتگر و الهام بخش بندگان عاشق عبادت و ولایت است و چه خوش سروده اند اهل ذوق:

این جایگاه که چون ماه و اختر است               خود سجده گاه دختر موسی بن جعفر است

رحلت غریبانه فاطمه معصومه(س) غبار غم بر در و دیوار قم نشاند؛ ساكنان شهر قم ناباورانه در پی تغسیل و تكفین ایشان برآمدند. با این كه قم در آن روزگار دارای چند قبرستان بود، موسی بن خزرج تصمیم گرفت آن حضرت را در باغ شخصی خود در بابلان به خاك بسپارد؛ نقطه ای كه اكنون به حرم مطهر حضرت معصومه(س) تبدیل شده است.

به هر حال آل سعد گرد هم آمده و سردابی برای دفن ایشان كندند، آنان به درستی حضرت معصومه(س) را دارای حرمتی خاص می دانستند، از این رو میان آنان اختلاف افتاد كه چه كسی شایستگی دارد جنازه آن بزرگوار را در قبر گذارد.

 

علت این اختلاف این بود كه آن حضرت بانویی عظیم الشأن از اهل بیت عصمت (ع) بود و قریب و محرمی نداشت و آل سعد كه قدر گران او را می شناختند، هراس داشتند كه مبادا با دفن ایشان، توسط مردان نامحرم، حریم او را پاس نداشته و به ساحت آن بانوی جلیل القدر بی ادبی كرده باشند.

از این رو ، پس از گفتگو و مذاكره، به این نتیجه رسیدند كه پیرمردی به نام قادر جسد پاك ایشان را در قبر گذارده و دفن كند، اما فاطمه معصومه(س) نزد خداوند متعال و امامان معصوم (ع) از منزلتی ویژه برخوردار بود و جایگاهی استثنایی داشت؛ از این رو می بایست دفن او نیز به نوعی ویژه و استثنایی باشد؛ بدین جهت در هنگامه تحیر و تصمیم عجولانه ای كه گرفته شده بود، ناگهان چهره دو اسب سوار از افق دور شنزارها نمودار شد. آنان به سمت جسد مطهر فاطمه معصومه (س) آمدند و با چهره پوشیده و ناشناس آن بدن پاك را در داخل سردابه قبر نهاده و به خاك سپردند و بی آنكه با كسی سخن بگویند، بر اسبان خود سوار شده و از آنجا فاصله گرفته و از چشمان بهت زده ناظران ناپدید شدند.

فاطمه معصومه (س) بانویی است یگانه، كه دست تقدیر الهی وی را پرورده و سرنوشت ایشان را چنین رقم زده است كه به سوی مرو عزم سفر كند، در ساوه بیمار شده و به قم آید و در آنجا از دنیا برود و دفن شود تا قبر مطهرش میعادگاه عاشقان اهل بیت (ع) در سراسر جهان گردد. جسد چنین كسی را نشاید كه مردان نامحرم در خاك نهند، بلكه می باید انسانهایی شایسته و معصوم بر آن حضرت نماز گزارند و با كمك یكدیگر دفن كنند، چه این كه بر طبق عقاید شیعه، معصوم را تنها معصوم می تواند به خاك بسپارد. در « تاریخ قم » در این باره چنین آمده است:

«... چون فاطمه را وفات رسید و بعد از غسل و تكفین، او را به مقبره بابلان بركنار سردابی كه از برای او ترتیب كرده بودند، حاضر آوردند؛ آل سعد با هم دیگر خلاف كردند در باب آنكه، سزاوار آن است كه در سرداب رود و فاطمه را بر زمین بنهد و دفن كند.

پس از آن اتفاق كردند بر آنكه خادمی به غایت پیر از آن یكی از ایشان «قادر» نام را حاضر گردانند تا فاطمه را در گور نهد و كسی را به طلب او بفرستادند. در میان این گفتگو، از جانب رمله دو سوار برآمدند دهن بر بسته و روی بدین مردم نهادند. چو به نزدیك جنازه فاطمه رسیدند، از اسب فرود آمدند و بر فاطمه نماز گزاردند و در سرداب رفتند و فاطمه را دفن كردند، پس از گور بیرون آمدند و بر نشستند و برفتند و هیچ كس را معلوم نشد كه آن دو سوار كه بودند.» ((3

چند نكته

) ۱دفن حضرت معصومه (س) به طور خاص، یعنی آمدن ناگهانی دو شخصیت ناشناخته برای دفن آن بزرگوار در منبع معتبری چون «تاریخ قم» آمده است. به تعبیر دیگر، همان طور كه فاطمه زهرا (س) را امیرالمؤمنین خود مراسم غسل و دفن ایشان را عهده دار شد (4) و مریم صدیق را خود عیسی بن مریم (5)؛ فاطمه معصومه (س) را نیز دو سوار نقابدار ناشناخته كه برخی احتمال داده اند آن دو، حضرت رضا (ع) و حضرت جوادالائمه (ع) بوده اند كه برای دفن آن معصومه آل موسی حاضر شده اند و این از فضیلتهای بزرگ آن حضرت به شمار می آید.

۲) گفت و گو و اختلاف میان شیعیان قم درباره كسی كه می خواهد فاطمه معصومه (س) را دفن كند، نشانگر آن است كه برای ایشان بسیار احترام قایل بوده و مقام و منزلتش را ارج می نهاده اند. این گفتگو و اختلاف نظر میان شیعیان نشانگر آن است كه مردم قم حق آن حضرت را شناخته و از مصادیق «عارفاً بحقها» بوده اند.

۳) در آن زمان در قم چند قبرستان بوده است و زنان و مردان شیعه نیز در قبرستان مدفون می شده اند، دفن آن حضرت در محلی خاص و نه در قبرستانها نیز نشانگر اهمیت خاصی است كه به ایشان می داده اند.

 پی نوشت:

۱) کریمه اهل بیت، ص 32 - 33.

۲) مقدمه زیارتنامه حضرت معصومه، تحقیق علی اکبر مهدی پور.

3) تاریخ قم، ص ۲۱۴-۲۱۳

4) اصول كافی، ج۱، ص ۸ - ۴۵۷.

5) همان.

اشتراک نشریات رایگان

سامانه پاسخگویی